یه شاخه نه... یه برگ معرفت!
« دست هر کودک ده سالهی شهر٬ شاخهی معرفتی است »
کاش دست استادهای دانشگاه هم یه شاخه معرفت بود...
چه جوری میشه به این شهری که سهراب میگفت رفت؟
من از این بیمعرفتی خسته شدم... خسته...
« دست هر کودک ده سالهی شهر٬ شاخهی معرفتی است »
کاش دست استادهای دانشگاه هم یه شاخه معرفت بود...
چه جوری میشه به این شهری که سهراب میگفت رفت؟
من از این بیمعرفتی خسته شدم... خسته...
چه توقعها!